ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ 1تا10

 1

برخیز و بیا بتا برای دل ما

حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم

زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

 …

2


 

چون عهده نمی‌شود کسی فردا را

حالی خوش دار این دل پر سودا را

می نوش به ماهتاب ای ماه که ماه

بسیار بتابد و نیابد ما را

 …


3

 

قرآن که مهین کلام خوانند آن را

گه گاه نه بر دوام خوانند آن را

بر گرد پیاله آیتی هست مقیم

کاندر همه جا مدام خوانند آن را

 …

4


 

گر می نخوری طعنه مزن مستانرا

بنیاد مکن تو حیله و دستانرا

تو غره بدان مشو که می مینخوری

صد لقمه خوری که می غلام‌ست آنرا

 …


5

 

هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا

چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا

معلوم نشد که در طربخانه خاک

نقاش ازل بهر چه آراست مرا


6



ماییم و می و مطرب و این کنج خراب

جان و دل و جام و جامه پر درد شراب

فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب

آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب

 …



7

 

آن قصر که جمشید در او جام گرفت

آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت

بهرام که گور می‌گرفتی همه عمر

دیدی که چگونه گور بهرام گرفت

 …

8

 

ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست

بی بادهٔ گلرنگ نمی‌باید زیست

این سبزه که امروز تماشاگه ماست

تا سبزهٔ خاک ما تماشاگه کیست

 …


9


اکنون که گل سعادتت پربار است

دست تو ز جام می چرا بیکار است

می‌خور که زمانه دشمنی غدار است

دریافتن روز چنین دشوار است

 …


10
 

 

امروز ترا دسترس فردا نیست

و اندیشه فردات بجز سودا نیست

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست

کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

 …




خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱


 

برخیز و بیا بتا برای دل ما

حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم

زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

 …

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ 25 تا 30

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵

 

دو چشمم درد چشمانت بچیناد

مبو روجی که چشمم ته مبیناد

شنیدم رفتی و یاری گرفتی

اگر گوشم شنید چشمم مبیناد

 …



باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۶

 

دلم بی وصل ته شادی مبیناد

زدرد و محنت آزادی مبیناد

خراب آباد دل بی مقدم تو

الهی هرگز آبادی مبیناد

 …



باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷

 

بیته یارب به بستان گل مرویاد

وگر روید کسش هرگز مبویاد

بیته هر گل به خنده لب گشاید

رخش از خون دل هرگز مشویاد

 …



باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۸

 

یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

 …



باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۹

 

الهی گردن گردون شود خرد

که فرزندان آدم را همه برد

یکی ناگه که زنده شد فلانی

همه گویند فلان ابن فلان مرد

 …



باباطاهر
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰

 

نهالی کن سر از باغی برآرد

ببارش هر کسی دستی برآرد

برآرد باغبان از بیخ و از بن

اگر بر جای میوه گوهر آرد

 …



باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۵


دو چشمم درد چشمانت بچیناد

مبو روجی که چشمم ته مبیناد

شنیدم رفتی و یاری گرفتی

اگر گوشم شنید چشمم مبیناد

 …

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۴



 

گیج و ویجم که کافر گیج میراد

چنان گیجم که کافر هم موی ناد

بر این آئین که مو را جان و دل داد

شمع و پروانه را پرویج میداد

 …

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳


 

زدست دیده و دل هر دو فریاد  ***   که هر چه دیده بیند دل کند یاد 

بسازم خنجری نیشش ز فولاد   ***    زنم بر دیده تا دل گردد آزاد   







باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۲

 

اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ

اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ

اگر ملک سلیمانت ببخشند

در آخر خاک راهی عاقبت هیچ

 …

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۱

 

ته که می‌شی بمو چاره بیاموج

که این تاریک شوانرا چون کرم روج

کهی واجم که کی این روج آیو

کهی واجم که هرگز وا نه‌ای روج

 …



باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰


باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰

 

من آن رندم که گیرم از شهان باج

بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج

فرو ناید سر مردان به نامرد

اگر دارم کشند مانند حلاج

 …

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹

 

عزیزا کاسهٔ چشمم سرایت

میان هردو چشمم جای پایت

از آن ترسم که غافل پا نهی تو

نشنید خار مژگانم بپایت

 …