ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

پشت پرده عجیب ترین شعبده های دنیا

اره مرگ

این شعبده که دیوید کاپرفیلد طراح آن بود و بعدها توسط شعبده بازان دیگر هم مورد استفاده قرار گرفت یکی از جذابترین شعبده هایی بود که تماشاچیان را بدون اینکه نفس بکشند روی صندلی هایشان میخکوب می کرد. در این نمایش دیوید داوطلبانه خودش را زیر تیغه های اره برنده ای قرار می داد تا بدنش را دونیم کند. مرد ماسکی در برنامه بزرگترین اسرار شعبده، راز این نمایش را فاش کرد. او درست به روش دیوید کاپرفیلد روی میزی خوابید و با اره ای که بالای سرش قرار داشت بدنش را از وسط دو نیم کرد و بعد دوباره به حالت اول برگرداند و از روی میز بلند شد.

پرواز در هوا

کریس آنجل به خاطر پروازهای شگفت انگیزش و معلق ماندن در هوا بین طرفدارانش از شهرت خاصی برخوردار است. او بارها در اجراهای مختلفی از ارتفاعات متفاوت میان زمین و هوا به پرواز درمی آمد و همانطور معلق می ماند و هیچ کس نمی توانست بفهمد که کریس چگونه این کار را انجام می دهد؛ اما سرانجام مرد ماسکی راز پروازهای کریس را فاش کرد و تمام تکنیک هایی را که کریس برای معلق ماندن در هوا به کار می برد توضیح داد. مرد ماسکی با پرواز کردن به روش کریس نشان داد که این کار چندان هم سخت نیست و نیاز به قدرت خاصی ندارد.


یک لیوان سکه

دیوید بلین، شعبده باز خیابانی عادت دارد با حقه های ساده طرفدارانش را غافلگیر کند، حقه هایی که با وجود سادگی بازهم شگفت انگیزند و به نظر معجزه آسا می آیند. یکی زا شعبده های او لیوان قهوه ای است که از ناکجا آباد با سکه های پرزرق و برق پر می شود. مردم ماسکی از این شعبده های ساده هم نگذشته و راز تمام آنها را برای شعبده دوستان بازگو می کند. فکر کنید درست زمانی که می خواهید لیوان قهوه تان را سر بکشید، مرد ماسکی شما را منصرف می کند و در عوض لیوانی پر از سکه را به شما هدیه می دهد تا ثابت کند این حقه هم به آسانی انجام پذیر است و آن قدرها هم که به نظر می رسد شگفت انگیز و معزه آسا نیست.


سلول شکنجه آبی

هری هودینی به خاطر فرارهای استثنایی اش از موقعیت های سخت و پرخطر، زبانزد همه بود، او خود را در موقعیت های سخت قرار می داد و بعد درست زمانی که امیدی به زنده ماندنش نبود به نحوی معجزه آسا خودش را از دام مرگ رها می کرد. 

یکی از فرارهای استثنایی او فرار از سلول شکنجه آبی بود که اگر ذره ای غفلت می کرد جان خود را در اثر خفگی از دست می داد. او با دست و پاهای بسته به صورت وارونه درون سلول پر از آب می رفت و باید مقابل چشم همگان خودش را از دام هیولای مرگ که بالای سرش سایه افکنده بود نجات می داد، ذره ای اشتباه در محاسبات پایان زندگی اش را رقم می زد. این نمایش مهیج و پرخطر به نام هودینی ثبت شده بود تا اینکه مرد ماسکی از راه رسید و راز آن را برای شعبده دوستان فاش کرد. او با اجرای این نمایش نشان داد که هر کسی می تواند مانند هودینی استاد فرارهای ماهرانه و زیرکانه باشد.


تابوت مرگ

تابوت مرگ یکی دیگر از آن حقه های کریس آنجل است که در زمان خودش کلی سروصدا به پا کرد، کریس دوست دارد حقه های جنجالی را اجرا کند، حقه هایی که در نگاه اول ترسناک و غیرممکن به نظر می رسند. 


حقه تابوت مرگ او از همین حقه هاست که حتی مادرش هم که زمان اجرای نمایش حضور داشت پس از دیدن آن صحنه نمی توانست روی پاهایش بایستد. در این حقه کریس با دست هایی بسته درون تابوت خوابید و در تابوت هم با قفلی محکم بسته شد و سپس تابوت به سمت مرگ پیش می رفت، به سمت دندانه های برنده یک دستگاه چوب بری. حالا نوبت کریس بود که باید در لحظه مناسب جانش را نجات می داد و از تابوت بیرون می آمد، چند ثانیه بعد تابوت چوبی در دهان ماشین چوب بری فرو رفت و تکه های چوب و براده از سمت دیگرش به بیرون ریخت؛ این درحالی بود که از کریس خبری نبود در همین هیاهوها کریس مثل یک قهرمان از پشت ماشین چوب بری بیرون می آمد.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد