خبرگزاری فارس طی خبری در تاریخ 20.10.1383 پرده از این فعالیتها برداشت و در این باره چنین گزارش داد:
«امین، دانشجوی یکی از رشتههای گروه پزشکی دانشگاه که از افراد مؤثر گروه شیطانپرست هوی متال در ایران است، مدتی پیش به صورت اتفاقی و بر اساس درخواست یکی از دوستان خود که قصد بازدید از جبهههای جنوب کشور را در کاروانهای راهیان نور داشت، به همراه جمعی از دانشجویان، عازم این مناطق شد که تأثیرات روحی این سفر، زمینهساز رویگردانی وی از فعالیت در گروههای فعال شیطانپرست و بیان حقایقی قابل توجه درباره آنها شده است. به گفته این فرد، عناصری از رژیم صهیونیستی که در کشور امارات حضور دارند، شبکه اصلی هدایت گروههای هوی متال را در ایران، در دست دارند. بر اساس اسناد ارائه شده توسط امین، حسابهای ارزی این گروه در شبکه بانکی کشور است و از طریق شبکه اینترنت هدایت میشود و در سال گذشته، حدود هشت میلیون دلار آمریکا به این حسابها واریز شده است که بین گروههای شیطانپرست، در شهرهای مختلف ایران، توزیع گردید. وی با بیان این که تعداد اعضای این گروه در برخی شهرهای کشور به دو هزار نفر بالغ میشود، اضافه کرد: مطالب ارائه شده نشان میدهد که برخی فعالیتهای ضدامنیتی نیز توسط برخی عناصر خاص در این گروهها، برای رژیم صهیونیستی انجام میشود. وی با یادآوری این که مجوزهای ارائه شده توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای چاپ گسترده کتابهای گروههای هویمتال در کشور، زمینه ارتباط نزدیک فکری اعضای این جریان در سراسر کشور را فراهم ساخته است، افزود: در سالهای اخیر، به دلیل عدم وجود نظارت و کنترل واقعی در کشور، گروههای اجتماعی معارض، کارکرد سیاسی و ضدامنیتی پیدا کرده، زمینه سوءاستفادههای ضدملی بیگانگان از آنها فراهم شده است. در حال حاضر، گروه متال، با قدیمی شدن علاقه به رپ در ایران، طرفداران بیشتری را جذب کرده است».
در این مقاله سعی میشود تا به بررسی برخی از این موسیقیهای شیطانی و شیطانپرستی پرداخته شود.
1. موسیقی رپ
RAP، فرهنگی که به ویژه به جوانان سیاه و اقشار تحتانی در جوامع غرب تعلق دارد و از آمریکا سرچشمه گرفته، شورشگران سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داده است. موسیقیRAP ، از تکامل اشکال دیگری از موسیقی سیاهان در محلههای فقیرنشین برانکس نیویورک و تا حدودی هارلم شکل گرفته است. این محلات، نقطه تمرکز گروههایی از سیاهان است که سالها پیش، تحت شرایط فلاکتبار اقتصادی، مجبور به مهاجرت از ایالات جنوبی به شهرهای بزرگ نظیر نیویورک شدند. در اواخر دهه 1960م. وقتی که آمریکا زیر ضربه مبارزات انقلابی در کشورهای تحت سلطهاش، به ویژه ویتنام، قرار داشت و انقلاب چین نیز بر شورشگران و انقلابیون در ایالات متحده تأثیر نهاده بود، در شهرهای بزرگ آمریکا، تضادهای طبقاتی میان سیاهان با بورژوازی امپریالیستی و پایههای اجتماعیاش، شدتی فوقالعاده یافت. بین محلات فقیرنشین سیاه با سایر نقاط شهر نیویورک، چیزی شبیه به خط مرزی وجود داشت. خط مرزی، شاهد درگیری دستههایی متشکل از سفیدهای نژادپرست و پلیس با گروههای بزرگ و متشکل جوانان سیاه بود. گروههای RAP از دل همین تشکیلات شورشی سیاه شکل گرفتند. در این جا قسمتی از نخستین ترانه RAP اعتراضی را که از معروفیتی بینالمللی برخوردار است و «پیام» نام دارد، میخوانیم؛ این ترانه که از آثار گرند مستر فلش و گروه فوریوس فایو است، حکایت کننده شرایط نابسامان طبقههای فقیرنشین جامعه است:
«دستم را بروی اسلحهام میفشارم؛ زیرا قصد جانم را کردهاند. مرا هل ندهید؛ دیگر جان به لبم رسیده؛ میکوشم به سیم آخر نزنم. این جا درست مثل یک جنگل است و بعضی وقتها تعجب میکنم که چگونه میتوان جان سالم به در برد».
در همان سالهای نخستین شکلگیری رپ، با دخالت قدرتمندان، هدفهای سیاسی و اجتماعی گروههای سیاهپوست، دستخوش نوعی تحریف گردید و در نتیجه، به ابزاری در دست سیاستمداران صهیونیسم تبدیل شدند. در طول مدتی که رپ شکل میگرفت، عناوین مختلفی از این نوع موسیقی، توسط موسیقیدانها به وجود آمد و با پیوستن خوانندگان معروفی به این گروه، موسیقی رپ، طرفداران زیادی را به خود جلب کرد. آن رپ، نسبت به گروههای دیگر، طرفداران بیشتری دارد و جوانان علاقهمند به موسیقی، آن را گوش میدهند و براساس مدلهایی که به آنها القا میشود، لباس میپوشند و آرایشهای ظاهری رپ را برمیگزینند. شلوارهایی که پاچه گشاد آنها بر روی زمین کشیده میشود، مانتوهایی با آستینهای بلند، موهای روغنزده و چسبیده بر سر، عینکهای دودی با قالب فلزی، خط ریش پایینتر از گوش پسران و روسریهای کوچک و معمولاً سفیدرنگ دختران، ویژگیهای ظاهری افراد گروه رپ است.
برخی از گروههای زیرمجموعه رپ عبارتند از:
Ace of Baseکه در سبک موسیقی پاپ از سال 1988م. در آمریکا و اروپا برنامه اجرا میکنند. اعضای این گروه، چهار خواننده سیاهپوست هستند که اغلب اشعارشان، پیرامون عشق و روابط آزاد غیراخلاقی میباشد.
New Kids of The Blackکه از سال 1987م. برنامه اجرا میکنند و آهنگهای آنها بسیار تند و با مضامینی درباره عشق و زندگی است. خوانندگانی به نامهای کوئین و جیمی، به همراه دو سیاهپوست دیگر، عضو این گروه میباشند و همگی همجنسباز هستند.
2. موسیقی متال
موسیقی متال، دارای زیرمجموعههای زیادی است که برخی از آنان جزء مهمترین گروههای شیطانپرست محسوب میشوند؛ مانند هوی متال، بلک متال و... .
Black Metal
از زمانی پدید آمد که نئووایکینگهای نروژ، در جستوجوی راه و وسیلهای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در این راه، انسانهای بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بلک متال را بینهایت نواختند تا شاید خدای تاریکیها باز گردد. موسیقیای که بیانگر دنیای تاریک، سرد و بیروح است و سبکی مملو از خشونت، مرگ و کشتار، به این گروه اختصاص دارد.
Death Metal
مرگ، یگانه حقیقتی است که راه فراری از آن نیست. درباره مفهوم مرگ، شیطانپرستان به دو دسته بسیار بزرگ تقسیم میشوند: دسته اول، کسانی هستند که خودآگاهانه، مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح میدهند و دسته دوم، کسانی هستند که منکر مرگ هستند و بر این گمانند که پرستش شیطان، کفایت میکند تا او آنان را از چنگال مرگ رهایی بخشد و عمری جاودان، نصیب آنان گرداند. از این لحاظ، دسته اول خطرناکترند؛ زیرا آگاهانه به جنگی نامقدس در برابر خداوند روی میآورند؛ جنگی که میدانند در آخر به شعلههای آتش ختم میشود. آنان گناه را زینت درونی انسان تصور میکنند و به مرحلهای میرسند که دیگر گناه برای زندگی آنان، از آب و نان نیز ضروریتر میشود؛ تا درجهای که دیگر چیزی جز گناه نمیبینند. آنان به هر گناهی دست میزنند؛ ربا، قتل، دروغ، تهمت، دزدی، شرب خمر، هتاکی به مقدسات و مؤمنین، اعمال منافی عفت و... .
تعداد دیگری سبک متال وجود دارد که هر کدام دارای خصوصیات خاص خود هستند؛ اما وجه اشتراک بسیاری از آنان رواج خشونت و فحشاست.
آن چه ذکر شد، بیانگر بخشی از فرهنگ غرب و در رأس آن آمریکاست. این سخن بوش که «ارزشها و موضوعات مورد علاقه آمریکا برای هر کسی و در هر جامعهای درست و مفید است» و نیز این سخن او که «اهداف آمریکا، برقراری صلح، تداوم آزادی و رسیدن به سعادت و خوشبختی است»، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ شاید این سخن توماس فردمن، تحلیلگر سیاسی آمریکا که «جنگ با این دشمن (اسلام)، با ارتش ممکن نیست؛ بلکه باید در مدارس، مساجد، کلیساها و معابد به رویارویی با آن پرداخت و در این راه، جز با همکاری روحانیون، کشیشان و راهبان، نمیتوان به پیروزی دست یافت»، تفسیر و معنایی برای این سخنان سردمداران آمریکا باشد.