ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

ایران جستجو

هر چی بخوای اینجا پیدا میشه!

تمساح ایرانی

گاندو ، تمساح پوزه کوتاه ایرانی


نام انگلیسی : Mugger crocodile

نام علمی : Crocodylus palustris

نوع : خزندگان

رژیم غذایی : گوشتخوار

میانگین عمر در محیط طبیعی : تا 30 سال

اندازه : طول دم تا پوزه 2 تا 5 متر

وزن : 550 کیلوگرم

وضعیت حفاظت طبیعی : آسیب پذیر (Vulnerable)

درباره این خزنده :

تمساح پوزه کوتاه (مردابی) با نام علمی Crocodylus palustris متعلق به خانواده Crocodylidae  گونه ای است متوسط تا بزرگ که دارای پهن ترین پوزه در بین تمامی اعضای جنس Crocodylus می باشد و به همین جهت در ظاهر شبیه «آلیگاتور آمریکایی» می‌باشد.

تمساح پوزه کوتاه با نام انگلیسی ماگر (mugger) و نام محلی گاندو (در مناطق پراکنش آن در ایران)، تمساحی است با جثه متوسط تا بزرگ با پوزه پهن که آفتاب گرفتن بارزترین فعالیت روزانه آن بشمار میرود. حداکثر طول آن به اندازه 5-4 متر می رسد اما تمساح هایی با طول 3-2 متر بیشتر در بین جمعیت های آن دیده می شوند که نیمی از این طول متعلق به دم جانور می باشد.

این گونه دارای دو جفت سپرهای شاخی بزرگ (Scute) در ناحیه پس سر (در هر طرف یک جفت) بوده و همچنین، سپرهای متعددی در ناحیه گردن دارد که به نظر می رسد دارای عملکرد حفاظتی هنگام جابجایی تمساح ها از یک برکه به برکه دیگر باشد.

در زیر هر کدام از سپرهای ناحیه پشتی یک صفحه استخوانی هم اندازه آن نیز وجود دارد که به استحکام ناحیه پشتی می افزاید. بر عکس چنین وضعیتی، ناحیه شکم کاملاً نرم و صاف و فاقد صفحات شاخی و استخوانی است. در برخی موارد در زیر پوست قسمت شکمی نیز استخوان بوجود می آید که به استحکام و مقاومت این ناحیه می افزاید.

دست و پاها کوتاه بوده و 5 انگشت منتهی به ناخن های بلند در پاهای جلوئی و دو انگشت منتهی به ناخن در پاهای عقبی وجود دارد، فاصله مابین انگشتان در پاهای عقب کاملاً پرده دار بوده و پاهای جلویی تنها در قاعده انگشتان دارای پرده می باشند.

پاهای عقبی در این گونه، بسیار قوی و تنومند می باشند که این صفت یکی از بارزترین و مهمترین ویژگی  خاص این گونه در مقایسه با سایر گونه ها می باشد. این امر تطابق با یکی از عادات و رفتار معمول تمساح پوزه کوتاه یعنی پیاده روی زیاد آن در خشکی حتی در مسافت های طولانی می باشد و به لحاظ اینکه پاهای عقب، سطح اتکاء بدن جانور می باشند، رشد بیشتری نموده و توانایی تحمل وزن آن را دارند.

دم این خزنده نیز توسط صفحات شاخی که بخشی از این فلسها در قسمت بالایی لبه‌دار می‌باشند، پوشانیده شده و ترکیب این فلسهای لبه‌دار به شکل y از نگاه بالا قابل تشخیص است. دم در قاعده بسیار تنومند و سترگ و در انتها فشرده و باریک است. با توجه به اینکه تنها وسیله شناگری در این گونه، دم آن می‌باشد این شکل ظاهری خاص کمک بسیار شایانی در این امر نموده و آنها را به شناگرانی بسیار کار آمد و ماهر تبدیل کرده است.

مردمک چشم این حیوان مانند گربه بیضی شکل و عمودی است که نشان دهنده سازش با طبیعت (تطابق برای فعالیت های شبانه جانور) است. یک روکش شفاف و بیرنگ (که مانع دید نمیشود) روی چشم او را هنگام ورود به آب می پوشاند که با نام پلک سوم می باشد و مجهز به دانه های نور افشان جهت شکار در شب است. موقعیت و نحوه قرار گرفتن چشم ها روی سر طوری است که حتی وقتی تمام بدن زیر آب قرار می گیرد، تمساح می تواند آن ها را خارج از آب نگه دارد.

گوش تمساح مردابی به صورت شکاف باریک در عقب چشم واقع شده و پوسته ای متحرک جهت محافظت آن در زیر آب دارد، سوراخ‌های بینی و گوشها نیز دارای موقعیت مشابهی با چشم‌ها می‌باشند. سوراخهای بینی و گوشها نیز در زیر آب توسط درپوشهای پوستی پوشانده و مانع از دخول آب به داخل حفره گوش و بینی می‌شوند. بطورکلی نحوه قرارگیری چشم ها گئشها و بینی به نحوی است که جانور در یک لحظه می‌تواند هر سه اعضای بویایی، شنوایی و بینایی را خارج از آب نگه دارد بدون اینکه سایر بخشهای بدن قابل رؤیت باشند.

مجموع دندان های این خزنده به 68-66 عدد بالغ می گردد که 4 الی 5 دندان پیشین، 14 دندان در طرفین فک بالا و 15 دندان در طرفین فک پائین قرار دارند، چهارمین دندان آرواره پائین بزرگتر از بقیه می باشد که در یک حفره در بالای فک جای می گیرد، در زیر هر دندان یک دندان دیگر نیز قرار گرفته است که با شکستن و یا افتادن دندان رویی جایگزین آن می شود.

رنگ عمومی بدن در افراد جوان سبز روشن با لکه های سیاه و در افراد مسن تر خاکستری تا حدی قهوه ای با لکه های سیاه کم رنگ تر می باشد.

این گونه مانند سایر گونه ها از حواس بسیار قوی برخوردار بوده و قادر به تشخیط صدا و احتمالاً بو از فواصل دور می باشد.

گاندو در ساعاتی که هوا خیلی گرم، سرد و بارانی نباشد، فعال تراست و در طول ساعاتی که دمای هوا قابل تحمل تر باشد در حال آفتاب گرفتن و در غیر این صورت داخل آب و یا تونل خود پناه می برد. گاندو را به حالت‌های مختلف می‌توان داخل آب دید، گاهی اتفاق می‌افتد که ساعتها زیر آب باقی می‌ماند و تنها در فواصل 5 –3 دقیقه‌ای و گاهی بیشتر برای مدت بسیار کوتاهی تنها پوزه خود را از آب بیرون آورده و دوباره به زیر آب می‌برد که احتمالا این عمل برای تنفس و هواگیری انجام میشود. گاهی نیز به صورت ساکن در یک محل و در حالیکه تنها سر جانور بیرون بوده و هیچ تحرک و تغییر مکانی ندارد در فواصل متفاوت که حتی به یک ساعت نیز می‌انجامد باقی می‌ماند.

راهپیمایی در بستر برکه و یا رودخانه نیز رفتاری ثبت شده برای این گونه می‌باشد که به نظر می‌رسد این امر فعالیتی در جهت یافتن غذا باشد. حالت شناگری در روی آب نیز حالتی است که معمولاً به چشم میخورد و جانور در حالی که کل سطح بالایی بدن آن تا انتهای دم بیرون از آب است اقدام به شنا روی آب در طول و عرض برکه یا رودخانه منماید.

تمساح ها سعی می کنند که حرارت بدنشان را به یک حد طبیعی و با حداقل افزایش یا کاهش نگاه دارند. برای این کار هنگامی که آب و هوا سرد است، در آفتاب قرار می گیرند وقتی که محیط آن ها گرم شد، سعی می کنند در سایه استراحت کنند.

هر چند که قلمرو خواهی این حیوان (بخصوص در ایران) به درستی مطالعه نگردیده است ولی کروکودیل پوزه کوتاه نسبت به هم گونه خود دارای قدرت تحمل و پذیرش بالایی است. این حالت بخصوص در فصل گرما که در اثر خشک شدن منابع آب، جمعیت آنها مجتمع و متمرکز میگردد بیشتر به چشم میخورد و گاندوها تا حد بالایی یکدیگر را تحمل می‌کنند اما در طول فصل زاد آوری، هر دو جنس نر و ماده به شکل رو به تزایدی قلمرو طلب شده و نسبت به حضور هر همنوع دیگری، با حرکات متفاوت نظیر ایجاد صدا، ضربه سر و دم عکس‌العمل نشان داده حالت تهاجمی به خود میگیرند که در این راستا حتی ممکن است صدمات و آسیب‌های فیزیکی نیز به هم برسانند.

درتصویر زیر نزاع دو نمونه از این گونه را که در هند زیست میکنند میبینید:

این گونه همانند سایر خویشاوندهای خود بسیار کند به نظر می رسد ولی در هنگام شکار و شنا بسیار چالاک عمل نموده و از منابع مختلف غذایی از حشرات گرفته تا پستانداران تغذیه می کند.

یکی از عادت‌های بارز این‌گونه تمساح‌ها حفر تونل است، تمساح مردابی در جاهایی که شرایط مناسب باشد به حفر تونل اقدام کرده و در فصول خیلی سرد یا گرم برای فرار از گرما و سرمای زیاد به تونلش پناه می‌برد که در صورت خشک شدن آب رودخانه و یا برکه‌ها این تونل بیشتر مورد استفاده حیوان قرار می‌گیرد.  این رفتار را شاید بتوان شاخص‌ترین و بارزترین رفتار گاندو در بین تمام کروکودیل‌ها ذکر کرد که در همه نقاط پراکنش آن نیز گزارش گردیده است. با توجه به اختلاف دمای موجود بین داخل تونل و محیط بیرون و نیز نحوه لانه‌سازی و تخم‌گذاری گاندو، بعید به نظر می‌رسد که از تونل به عنوان محل تخم‌گذاری استفاده شود. بخصوص اینکه هیچگونه شواهدی و دلایلی در این راستا یافت نشده و حتی در مورد سایر گونه‌ها نیز چنین روشی برای احداث لانه و تخم‌گذاری گزارش نگردیده است. تونل گاندو طویل بوده و رسیدن به انتهای آن به لحاظ شکل خاص لانه و موقعیت آن بسیار سخت است امری که تا به حال موفق به انجام آن نشده‌اند. البته به احتمال زیاد در انتهای تونل فضای کافی برای چرخش و استراحت یک کروکودیل باید وجود داشته باشد. تونل‌ها اکثراً بر روی دیواره برکه‌ها و یا دیواره کنار رودخانه با فاصله مشخصی از سطح آب حفر می‌شوند و در صورت عدم وجود جای مناسب در کنار برکه، در دیواره تپه‌های اطراف و یا حتی در زیر ریشه درختان حفر میگردند. حفر تونل امری غریزی بوده و حتی دیده شده است که کروکودیل‌ها در سن یک سالگی نیز اقدام به این کار مینمایند!

مراحل تولید مثل کروکودیل تالابی نیز مانند سایر گونه‌ها شامل جفت‌گیری ، جفت‌یابی ، لانه‌سازی ، تخم‌گذاری و خروج از تخم نوزادان می‌باشد.البته ملاحظه و ثبت این مراحل به طور منظم در یک فصل نیاز به حوصله و وقت زیاد و امکانات داشته و بسیار سخت و مشکل است. در همه اعضای راسته کروکودیلین‌ها لقاح داخلی بوده و همه آنها تخم‌گذار هستند و در همه گونه‌ها این جنس نر است که نسبت به جنس ماده اظهار تمایل می‌کند. به لحاظ شکل و نوع خاص اندام‌های تناسلی، جفت‌گیری حتماً باید در آب صورت گیرد و بدین نحو است که جنس نر در آب کنار جنس ماده قرار گرفته، چسبیده و موازی با آن شنا می‌کند تا اینکه در نهایت کلیه مراحل جفت‌گیری انجام پذیرد. در طول مدت جفت‌گیری نیز هر دو جنس در روی آب قرار گرفته و زیر آب نمیروند.

تخم‌گذاری این گونه به مانند گونه کروکودیل نیل بدین شکل است که جنس ماده گودالی شبیه به کوزه یا تخم‌مرغ بزرگ بر روی زمین حفر نموده و تخم‌ها را در بستر این حفر قرار می‌دهد. خاک حفره باید نرم و با رطوبت مناسب بوده و عمق آن حدود 30 سانتی‌متر باشد. محل لانه معمولاً در ساحل رودخانه در جایی که ارتفاع و فاصله مناسبی از ساحل رودخانه‌ها داشته باشد حفر می‌گردد. مراحل تولید مثل تمساح شامل جفت یابی، جفت گیری، لانه سازی، تخم گذاری و خروج نوزادان از تخم می باشد. بعد از گذشت 2 ماه از جفت گیری، تمساح آماده تخم گذاری خواهد بود و پس از یافتن محل مناسب برای احداث لانه، اقدام به این کار می کنند. لانه سازی معمولاً در فصل خشک انجام می پذیرد و محل لانه ها نیز با توجه شرایط زیستگاه فرق می کند. اندازه لانه نیز با جثه مادر ارتباط مستقیم دارد.

تخم ها دارای دو جدار می باشد که جدار بیرونی آهکی و سخت و شکننده و جدار بیرونی  نازک و به صورت پرده سفید رنگ و مقاوم و قابل انعطاف می باشد. تعداد تخم ها بسته به عواملی مانند تغذیه، سن مادر متفاوت بوده و به طور معمول بین 30-25 عدد ثبت شده است. همانند سایر خزندگان، دمای محیط انکوباسیون تخم ها، جنسیت جنین را تعیین می کند. بررسی ها نشان داده است که در دمای 5/32 درجه سانتیگراد تمام جنین ها تبدیل به جنس نر شده و در دمای پائین تر وبالاتر از این حد بیشتر آنها به جنس ماده تبدیل می شوند. در دمای بین 31-28 نیز تنها جنس ماده تولید می شوند.

فصل تولید مثل آن در ایران تقریباً از اواخر اسفندماه شروع شده و بعد از طی مراحل جفت گیری، لانه سازی و تخم گذاری، نوزادان در اواخر تیرماه سر از تخم در می آورند. معمولاً جنس ماده کار حفاظت از لانه را انجام می‌دهد و اگر نزدیک لانه باشد در صورت بروز خطر با حرکاتی نظیر ضربات دم و یا حمله کردن سعی در دفاع از لانه می‌کند. نقش جنس نر در امر حفاظت از لانه و نوزادان مشخص نشده است. ضمن اینکه امر حفاظت توسط جنس ماده نیز امری قطعی و صد در صد نیست و حتی اغلب می‌توان لانه‌ها را بدون محافظ دید.

بعد از طی مدت لازم برای تکامل جنین، نوزادان در زیر خاک با ایجاد صدا مادر را از تولد خود آگاه می‌سازند زیرا به لحاظ جثه و عدم توانایی و نیز شرایط خاک روی لانه خود قادر به خروج از حفره و گذر از خاک روی لانه نیستند و جنس ماده به محض شنیدن این صدا اقدام به حفر لانه نموده و نوزادان را با دهان خود به نزدیکترین و امن ‌ترین منبع آبی هدایت می‌کند که البته در صورت نزدیک بودن آب و سهولت دسترسی، نوزادان خود نیز به سمت آب می‌روند. متوسط طول و وزن نوزادان تازه از تخم در آمده در منطقه باهو کلات به ترتیب 5/21 سانتیمتر و 85 گرم روی نوزادان لانه های مختلف گزارش شده است.

در این هنگام نوزادان، به رنگ زیتونی روشن با لکه‌های سیاه روی سطح بدن، دم و پهلوهای خود هستند که توام با رشد، کم رنگ‌تر می‌شوند. در طول مدت رشد نوزادان، جنس ماده دائماً در کنار آنها بوده و از آنها حفاظت می‌کند و می‌توان آنها را دائماً در کنار هم ملاحظه کرد. در صورت فراهم بودن غذا و مساعد بودن شرایط، نوزادان گونه پوزه کوتاه به سرعت رشد نموده و تا پایان سال می‌توانند تا یک متر رشد نمایند. نوزادان از حشرات و لارو آنها، دوزیستان و لارو آنها و بچه‌ماهی‌هایی که معمولاً در برکه‌های منطقه باهوکلات یافت می‌شوند، تغذیه می‌کنند. رژیم غذایی نوزادان همراه با رشد دچار تغیراتی می‌شود و در نهایت در صورت فراهم بودن، به شکل تغذیه از منابع گوشتی نظیر ماهی، پرندگان یا پستانداران ختم می‌شود. در این گونه نیز مرحله تخم و نوزادی آسیب پذیرترین مرحله در سیکل زندگی آن می‌باشد. تخم‌های کروکودیل منبع غذایی خوبی برای حیواناتی مثل مارها، بزمچه‌ها شغال، روباه، جوندگان و پستانداران گوشتخوار کوچک نظیر خدنگ به شمار می‌رود. نوزادان تازه از تخم در آمده نیز در معرض خطراتی نظیر پرندگان شکاری و ماهیخوار، پستانداران و خزندگانی مثل بزمچه‌ها هستند ضمن اینکه همجنس خواری در بین اکثر گونه‌های کروکودیل‌ها امری معمول است.

این نوع تمساح علاوه بر ایران، در هند، سریلانکا، بنگلادش، پاکستان و نپال نیز یافت می شود ضمن آنکه احتمال حضور آن در نقطه ای از هندوچین و حتی بخشهای جنوبی عراق هم وجود دارد و جمعیت موجود در ایران تنها بخش کوچکی از جمعیت جهانی این گونه به شمار می رود ضمن آنکه این گونه، تنها تمساح موجود در ایران و پاکستان است.

این گونه در آخرین طبقه بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت در گروه آسیب پذیر طبقه بندی گردیده و عمده ترین عامل تهدید کننده آن تخریب زیستگاه می باشد.

اعلام به موقع منطقه باهو کلات (گاندو) به عنوان منطقه حفاظت شده و نیز تحت حمایت قانونی قرار گرفتن آن توسط سازمان حفاظت محیط زیست نقش بسزایی در حفظ و نگهداری این جمعیت کوچک در این منطقه داشته است. منطقه باهوکلات با وسعتی بیش از 465 هزار هکتار در استان سیستان و بلوچستان واقع شده است، این منطقه در محدوده‌ شهرهای سرباز و چابهار و بخش‌هایی از شهرستان نیکشهر گسترده شده، در طول مرز ایران و پاکستان قرار دارد و از کوه‌ها‌ و مناطق خشک و بیابانی تشکیل شده که تا رودخانه سرباز در بلوچستان گسترده شده‌است. زیستگاه گاندو پوشیده از جنگل‌های حرا است که بخشی از آن را اراضی پست مرکز و جنوب منطقه یا همان دشت باهو کلات تشکیل می‌دهند و این منطقه با توجه به اینکه زیستگاه تمساح مردابی است به نام گاندو شهرت یافته است.

این بخش از بلوچستان ایران در واقع‌ غربی‌ترین نقطه زندگی کروکودیل در آسیاست و از آنجا که این جانور امروزه در پاکستان و هندوستان هم از جمعیت بسیار کمی برخوردار است و در سطح جهانی نیز آن را نادر و در معرض خطر انقراض اعلام کرده‌اند، حفظ زیستگاه این نوع تمساح از اهمیت بسیاری برخوردار است اما به مدد باورهای مذهبی و فرهنگی باعث تداوم حیات آن و یا حتی افزایش تعداد آن شده است. به احترام آب و طبیعت، مردم بلوچستان تمساح ‌مردابی را شکار نمی‌کنند و همین است که هنوز نسل تمساح مردابی ایران منقرض نشده و در پناه طبیعت و مردم بلوچستان این‌  گونه جانوری کمیاب ایرانی حیاتش را ادامه می‌دهد.

بلوچ‌ها معتقدند هر جا آب هست، تمساح هم هست و این ‌دو در نگاه مردم بلوچ لازم و ملزوم یکدیگرند که اگر یکی برود دیگری هم به قهر، سرزمین را ترک می‌کند پس به حرمت آب و زمین، تمساح‌ مرداب از شکار جان به در می‌برد و در رودخانه‌های بلوچستان نسل اندر نسل زندگی میکند.

رودخانه‌های بلوچستان باران که ببارد طغیان می‌کنند و درخت و سنگ و خانه را با خود می‌برند، روزهای دیگر سال کم آب می‌شوند، بعضی‌ها خشک می‌شوند اما باریکه آبی در بعضی‌ها باقی می‌مانند و همان‌ها می‌شوند زیستگاه تمساح‌ مردابی ایران. رودخانه‌های این منطقه هرچند در فصل تابستان روزهای کم‌آبی را سپری می‌کنند اما هنوز بهترین مأمن تمساح مردابی ایران هستند.

تمساح پوزه کوتاه گونه ای بسیار محتاط و خجالتی است که مشاهده آن گاه بسیار سخت و دشوار است. از این که این جمعیت با جمعیت موجود در پاکستان در ارتباط باشند، هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.

معمولاً در طبیعت نزدیکی به تمساح های وحشی تا بیش از چند صد متر عملاً غیر ممکن می باشد. زیرا چشم ها و گوش های این جانور از قدرت تشخیص بالایی برخوردار است. حتی نقش پوزه نیز نه تنها در تمساح مردابی، بلکه در تمامی تمساح امری اثبات شده، می باشد.

این گونه، زیستگاه های بسیار متنوعی را اشغال نموده و از تمام منابع آب موجود در زیستگاه های خود استفاده می کند. به طوری که در دریاچه پشت ته نشین، برکه های دست ساز کنار روستاها، استخرهای پرورش ماهی، مسیر رودخانه های سرباز و کاجو و برکه های طبیعی موجود در این مسیرها، می توان آن ها را یافت. در حالت اخیر، برکه های با وسعت زیاد و پوشش گیاهی کنار آب قابل توجه و متراکم مطلوب تر می باشند.

غذا و شکار مورد نظر همراه با رشد تغییر می کند. با بزرگ تر شدن اندام، از تنوع غذایی بیشتری برخوردار هستند. نوزادان و افراد کوچک تر تمساح مردابی، حشرات، سخت پوستان، ماهی های کوچک و افراد بزرگتر از پرندگان، خزندگان و ماهی ها و انواع پستانداران نظیر سگ، بز و حتی در صورت فراهم نبودن غذا از حشرات تغذیه می کنند. البته نوع تغذیه گاندو بستگی زیادی به منابع غذایی قابل دسترس او نیز دارد. در محل‌هایی که جمعیت ماهی ها زیاد است (به خصوص در فصول گرمتر که به لحاظ تبخیر آب جمعیت ماهی‌ها متمرکز می‌شوند) به نظر میرسد که حیوان رژیم ماهی خواری را ترجیح میدهد. آنها همچنین به پرندگان و پستاندارانی که وارد زیستگاهشان میشوند عکس‌العمل نشان می‌دهند بطوریکه در منطقه باهو‌کلات شکار سگهای ولگرد و احشام اهالی و روستائیان کنار برکه‌ها توسط گاندو بسیار معمول بوده و حتی این امر مهم‌ترین موردی است که اهالی محلی نسبت به آن معترض می‌باشند. اخیراً نیز ماهی کپور (که به احتمال در اثر سیلاب‌ها و یا علل دیگر از کار گاه‌های پرورش ماهی به رودخانه‌های کاجو و سرباز راه یافته است) به منابع غذایی گاندو اضافه گردیده بطوریکه در یکی از موارد اخیر یک گاندو در حال خوردن یک کپور 70 سانتیمتری که خود شکار کرده بود، مشاهده شده است.

گاندو در صورت لزوم برای فراهم آوردن غذا در خارج ازآب، شب ها به جستجوی غذا می پردازد . این حیوان غذا را نمی جود و در صورت کوچک بودن جثه شکار، آن را یکجا می بلعد و در غیر اینصورت با تکان های شدید که با حرکات سریع و نیرومند سر ایجاد می شود آن را تکه تکه می کند. استراتژی دیگر کروکودیل برای نگه ‌داشتن شکار به این شکل در زیر آب و یا زیر آفتاب است که بدین ترتیب لاشه شکار شل و نرم شده و به راحتی از هم جدا می‌شود.

نیاز غذایی این گونه نیز به مانند سایر گونه‌ها به لحاظ پایین بودن متابولیسم پایه بدن بخصوص در فصول خنک بسیار پایین است و آنها نیاز شدیدی به اینکه هر روز غذا بخورند ندارند و حتی یک وعده غذای مختصر می‌تواند آنها را روزها بی نیاز نگه دارد.

در مورد عادت آدمخواری کروکودیل پوزه کوتاه تا کنون گزارشی ارائه نگردیده و به هیچ عنوان انسان به عنوان یک منبع غذایی برای این گونه ثبت نشده است. حمله‌هایی که گاهی اوقات صورت گرفته نیز احتمال می‌رود نوعی اشتباه در تشخیص شکار باشد که تعداد آنها بسیار کم بوده و با توجه به مقیاس زمانی میتوان آن را در حد صفر تلقی کرد.

در منطقه باهو‌کلات نیز به ندرت حمله‌های خفیفی نظیر گاز گرفتگی دست و یا پای روستائیان منطقه دیده شده که قابل اغماض می‌باشد و در کل وجود گاندو در برکه‌ها و استخرها تهدیدی برای اهالی و بومیان ساکن در کنار این منابع نمی‌باشد به‌ طوری که حتی بچه‌ها در این برکه‌ها شناکرده و زنان با آسودگی خاطر در کنار برکه‌ها به شستن ظرف و لباس می‌پردازند.

کارشناس سازمان محیط ‌زیست که مطالعات گسترده‌ای روی این‌ گونه جانوری انجام داده‌است در باره جمعیت این ‌گونه جانوری می‌گوید : جمعیتی که در حال حاضر از گاندوها در کشورمان داریم در طول 30 سال گذشته یک جمعیت پایدار است، ممکن است گاهی کاهش داشته اما معمولا این کاهش جبران شده و به همان تعداد پایدار رسیده است، که البته نه به شکل دقیق اما تخمین زده می‌شود که جمعیت گاندوهای ساکن بلوچستان ایران حدود200 تا 300 عدد باشد.

البته باید توجه داشت که جمعیت تمساح‌های مردابی به ‌شدت پراکنده است یعنی فاصله بین زیستگاه‌ها بسیار زیاد بوده و ممکن است در یک زیستگاه تنها 2 تمساح زندگی کنند و با فاصله‌ای چندین کیلومتری چند تمساح دیگر در زیستگاهی دیگر لانه‌ سازی‌ کنند، به همین دلیل کارشناسان محیط ‌زیست کشور هنوز نتوانسته‌اند سرشماری دقیقی از جمعیت این‌گونه جانوری داشته باشند.

از سوی دیگر پیش‌بینی اینکه همه ساله چه تعداد تخم‌گذاری انجام می‌شود نیز ممکن نبوده‌ و از آنجا که تلفات گاندوها در هفته‌های اول تولد بسیار زیاد است پیش‌بینی‌های کارشناسان نشان از این دارد که تعداد قابل توجهی از نوزادان گاندو نیاز به مراقبت در مکانی حفاظت شده دارند تا زنده بمانند. به گفته این کارشناس، مهم‌ترین خطری که گاندوها را تهدید می‌کند عوامل طبیعی مانند سیل و خشکسالی است، تأثیر این پدیده‌ها به ‌ویژه زمانی بیشتر می‌شود که در فصل تخم‌گذاری تمساح‌ها رخ بدهند. سیل معمولا لانه‌ها را با خود می‌برد و نوزادان تمساح قادر به نجات جان خود نیستند از همین رو پیش از اینکه به سن رشد و باروری برسند تلف می‌شوند. از سوی دیگر خشکسالی‌های مکرر باعث خشکی رودخانه‌های محل زندگی گاندوها شده و همین امر سبب می‌شود تا نوزادان تلف گردند. تمساح‌های جوان نیز به امید پیدا کردن زیستگاه جدید سرگردان شده و سرانجام بی‌آنکه محل مناسبی بیابند جانشان را از دست میدهند. دیگر عامل تهدید ‌کننده گاندوهای بلوچستان شکارچیان طبیعی‌ هستند چرا که بسیاری از نوزادان گاندو طعمه پرندگان ماهیگیر و حتی تمساح‌های بزرگ می‌شوند و در واقع درصد اندکی از تخم‌های گاندو به تمساح‌هایی بالغ تبدیل می‌شوند.

راهی برای جلوگیری از تلفات

حفاظت از زیستگاه، نخستین راهی است که باید برای حفاظت از گاندوها در پیش گرفت، اما با توجه به حوادث طبیعی ازجمله سیل و خشکسالی و ناتوانی نوزادان تمساح در رویارویی با این بلایا به‌نظر می‌رسد باید روش‌های مکملی برای نجات نسل تمساح مردابی ایران پیدا کرد.

به اعتقاد کارشناس محیط زیست، لازم است تا تمساح‌های مردابی زمان نوزادی خود را در محل‌های کاملا حفاظت شده سپری کرده و برای پشت سر گذاشتن مابقی عمرشان به طبیعت بازگردند.

او که سال‌هاست مطالعات زیادی روی این‌گونه خاص انجام داده می‌گوید: ما برنامه ای پیش‌بینی کردیم تا مکان‌های مناسبی برای رشد نوزاد گاندو بسازیم و نوزادان را برای دوری از گزند بلایای طبیعی به این محل‌ها انتقال دهیم. در واقع باید در محلی مناسب که آب به مقدار کافی در دسترس باشد، چند استخر ساخته و در این استخرها غذای کافی در اختیار نوزادان قرار بدهیم تا 5-4 ماه اولیه زندگی‌شان را در این استخرها سپری کنند و مجددا در طبیعت رهاسازی شوند تا در سیستم طبیعی زیستگاهشان به بلوغ رسیده و تخم‌گذاری کنند گرچه این طرح هنوز عملی نشده و نیازمند بودجه است.

وقتی تمساح با ماشین تصادف می‌کند

آمار تصادفات جاده‌ای تمساح‌ها بالاست. شاید باور آن سخت باشد اما هر سال محلی‌ها از تصادفات جاده‌ای‌ تمساح‌های مردابی در جاده‌های استان با ماشین‌ها گزارش می‌دهند و به این ترتیب یکی از خطرات ثانویه‌ای که گاندوها را تهدید می‌کند، خطر تصادف است. در این تصادف‌ها رانندگان آنچنان تقصیری ندارند و در اصل بروز خشکسالی سبب می‌شود تا گاندوهای جوان محل زندگی‌شان را ترک کنند. آنها به امید یافتن رودخانه‌‌ای دیگر راهی می‌شوند و سر از جاده درمی‌آورند و بدین ترتیب به استقبال مرگ میروند.

گاهی نیز سیلاب‌، گاندوها را با خود جابه‌جا می‌کند و با فروکش کردن سیلاب، جانور در پی یافتن زیستگاهش راهش را به سوی جاده کج می‌کند و با خودروهای عبوری مواجه می‌شود. این تصادف‌ها را معمولا محلی‌ها به پست‌های انتظامی بین راه یا پایگاه محیط‌ زیست گزارش می‌دهند.

زیستگاه مطلوب

با وجود پراکندگی زیستگاه گاندوها به‌ نظر می‌رسد که پوشش تمامی این منطقه از سوی سازمان محیط ‌زیست ناممکن میباشد، از سوی دیگر از آنجا که گاندوها برای ادامه زندگی به آب نیاز دارند و نیز از آنجا که منطقه بلوچستان با خشکسالی‌های پی در پی روبه ‌روست، یکی از روش‌هایی که برای بهبود شرایط زندگی این گونه جانوری پیشنهاد شده انتخاب برخی زیستگاه‌ها و حفاظت از آنهاست. در باره مطلوبیت زیستگاه، پیش از این مطالعاتی از سوی سازمان محیط ‌زیست انجام شده و نتیجه این مطالعه تا‌کنون مشخص کرده که کدام یک از این زیستگاه‌ها از مطلوبیت بیشتری برخوردارند و قرار است سال‌های آینده این زیستگاه‌ ها معرفی شده و تمساح‌های جوان در این زیستگاه‌ها رها شوند.

آموزش بومی‌ها

همانطور که گفتیم بیشترین حمایت از گاندوها از سوی بومیان انجام شده‌است. آموزش جوامع محلی و بومی یکی از راهکارهایی است که معمولا در حفظ منابع طبیعی‌ در اولویت‌های برنامه ‌ریزان جای دارد.

حفاظت از تمساح مردابی ایران نیز بدون آموزش بومیان امکان‌پذیر نیست، هر چند کارشناس محیط زیست میگوید: مردم محلی برای حفاظت از تمساح‌ها خیلی به ما کمک می‌کنند، در حال حاضر ما یک سری همیار محلی داریم که اینها با مردم ارتباط نزدیکی دارند و احیانا اگر مورد خاصی باشد که تمساحی جایی گیر کرده باشد یا تمساحی حالت مهاجم داشته باشد و مردم را اذیت کند به ما خبر می‌دهند و به نقل و انتقال این تمساح‌ها کمک می‌کنند.

البته او معتقد است که مردم محلی  نیازمند آموزش بیشترند و لازم است که مردم بدانند چنانچه به شکل داوطبانه در حفاظت از تمساح‌ها همکاری کنند از نظر مالی منتفع خواهند شد. به گفته او مردم می‌توانند در اجرای طرح‌های پژوهشی و مطالعاتی شرکت کرده و از این طریق کسب درآمد کنند و این مستلزم اجرای یک برنامه آموزشی برای گروه‌های هدف در زیستگاه تمساح است تا مردم به درستی دریابند که بهترین راه حل برای مشکلاتی که ممکن است تمساح‌ها با آن روبه‌رو شوند کدام است.

این محقق باورهای مردمی را مهم‌ترین عامل در حفظ نسل گاندوها دانسته و توضیح می‌دهد: مردم محلی هرگز تمساح‌ها را شکار نمی‌کنند در حالیکه در کشورهای همسایه که زیستگاه این نوع تمساح‌هاست ( با وجود قوانین بازدارنده‌ای که از سوی دولت‌ها اعمال می‌شود) گاندوها عموما با خطر شکارچیان محلی روبه ‌رو هستند، در حالی‌که بلوچ‌های ایران تا‌کنون هرگز نسبت به شکار گاندو اقدام نکرده‌اند ‌و همین امر را می‌توان مهم‌ترین عامل بقای گاندوها در سرزمین بلوچستان به حساب آورد. این امر پتانسیل قابل توجه و قابل‌اتکایی است که می‌توان با تکیه بر آن برای افزایش تعداد گاندوها برنامه‌ریزی کرد.

جمعیت گاندوهای بلوچستان هر چند در سالیان گذشته کاهش نداشته اما افزایش قابل توجهی را هم به خود ندیده، تمام توان مردم بومی برای حمایت از این‌گونه جانوری سبب شده تا گاندوهای ایرانی از انقراض در امان بمانند، این روزها مردم بلوچستان‌ در انتظار برنامه‌ریزی بهتری برای جلوگیری از تخریب محیط‌ زیست و گونه‌های نادر جانوری‌اند.


منابع :
National Geographic
سایت همشهری
سایت ویکی پدیا
سایت فارم ایران

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد